vasael.ir

کد خبر: ۱۶۴۶۲
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۷ - 03 May 2020
حجت الاسلام والمسلمین ارسطا / ۱۶

فقه سیاسی | آیا آیه ۷۱ سوره توبه بر وجوب امر به معروف دلالت دارد؟

وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین ارسطا در ادامه استدلال بر وجوب امر به معروف به آیه ۷۱ سوره توبه اشاره کرد و گفت: خداوند در مقام بیان علامات مومن، بیان یکی از ویژگی‌ها مومن را بیان می‌کند که اقتضاء می‌کند که اگر اهل امر به معروف نباشی اهل ایمان نیستی به معنای اینکه مرتبه‌ای از ایمان را نداری. و، چون جمله خبریه ظهور در وجوب دارد مومنین باید چنین خصلیتی داشته باشد.

به گزارش خبرنگار وسائل، حجت الاسلام والمسلمین فقه سیاسی | آیا آیه ۷۱ سوره توبه بر وجوب امر به معروف دلالت دارد؟محمدجواد ارسطا در جلسه شانزدهم درس خارج فقه سیاسی که بیست و پنجم آبان 98 در مسجد امام سجاد(ع) پردیسان برگزار شد، در ادامه استدلال بر وجوب امر به معروف به آیه 71 سوره توبه اشاره کرد و گفت: خداوند در مقام بیان علامات مومن، بیان یکی از ویژگی ها مومن را بیان می کند که اقتضاء می کند که اگر اهل امر به معروف نباشی اهل ایمان نیستی به معنای اینکه مرتبه ای از ایمان را نداری.  و از طرفی جمله خبریه ظهور در وجوب دارد که مساله عرفی است؛ ظهور هم امر وجدانی است؛ به این معنا که مومنین باید دارای چنین خصلیتی باشد.

وی در ادامه به تفسیر آیت الله خرازی در خصوص آیه 71 سوره توبه اشاره کرد و در نقد آن اظهار داشت: درست است معنای انشایی است اما بر فرض که جمله خبری باشد، دروغ نخواهد بود. زیرا آیه ناظر به گروهی از مومنین و مسلمانان خواهدبود. افراد پایبند به ایمان کسانی هستند که پایبند به امر به معروف هستند. یعنی آیه ناظر به گروهی از امت هستند. در واقع معنای آیه خواهد بود کهمومنین اگر اهل امر به معروف نباشند اهل ایمان و مومن هم نیستند. این معنا به خاطر این است که آیه در مقام مقایسه با منافقین است منافقین اهل امر به معروف نیستند لذا اگر مسلمانی اهل امر به معروف نباشد از اهل ایمان نیست.

 

خلاصه جلسه گذشته

حجت الاسلام والمسلمین ارسطا در جلسه گذشته به ادله استاد سیفی در خصوص عدم دلالت آیه 110 آل عمران بر وجوب امر به معروف اشاره کرد و گفت: آیت الله سیفی به دو دلیل قائل به عدم وجوب بود 1. نهایت دلالت آیه افضلیت این دو واجب است. 2. در روایات آمده است که خیریت امت ناظر به ائمه علیهم السلام است نه همه امت اسلامی.

وی در نقد استدلال اول آیت الله سیفی گفت: در روایات ما متعدد موجود است که یا کلمه ای را به آیه اضافه و یا تغییر داده است که از چند حالت خارج نیست: 1. از باب تطبیق بر مصداق اتم؛ 2. از باب تبیین آیه؛ 3. از باب بیان نسبت به فهم مخاطب.

استاد درس خارج در استدلال بر وجوب امر به معروف توسط آیه 110 آل عمران گفت: خیریت امت اسلامی به این است که امت وسط و به دور از افراط و تفریط باشد و این غرض خداوند از خیریت است و تحفظ بر امت اسلامی واجب است. یعنی تحفظ بر وجود امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی واجب است. به این معنا که امت اسلامی باید متصف به صفت امر به معروف و نهی از منکر باشد.

 

اهم مطالب مطرح شده در این جلسه را در ادامه می‌خوانید:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از آیات وجوب امر به معروف و نهی از منکر آیه 71 سوره توبه است.

وَ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ اَلْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ یُقِیمُونَ اَلصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ اَلزَّکاةَ وَ یُطِیعُونَ اَللّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اَللّهُ إِنَّ اَللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿التوبة، 71 ﴾ مردان و زنان با ایمان دوست و یار یکدیگرند؛ همواره به کارهای نیک و شایسته فرمان می دهند و از کارهای زشت و ناپسند بازمی دارند، و نماز را برپا می کنند، و زکات می پردازند، و از خدا و پیامبرش اطاعت می نمایند؛ یقیناً خدا آنان را مورد رحمت قرار می دهد؛ زیرا خدا توانای شکست ناپذیر و حکیم است.

اَلْمُنافِقُونَ وَ اَلْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ اَلْمَعْرُوفِ وَ یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ نَسُوا اَللّهَ فَنَسِیَهُمْ إِنَّ اَلْمُنافِقِینَ هُمُ اَلْفاسِقُونَ ﴿التوبة، 67 ﴾ مردان و زنان منافق همانند و مشابه یکدیگرند، به کار بد فرمان می دهند و از کار نیک باز می دارند و از انفاق در راه خدا امساک می ورزند، خدا را فراموش کردند و خدا هم آنان را ]از لطف و رحمت خود[ محروم کرد؛ یقیناً منافقانند که فاسق اند.

وَعَدَ اَللّهُ اَلْمُنافِقِینَ وَ اَلْمُنافِقاتِ وَ اَلْکُفّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها هِیَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اَللّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِیمٌ ﴿التوبة، 68 ﴾ خدا آتش دوزخ را به مردان و زنان منافق و کافران وعده داده، در آن جاودانه اند، همان برای آنان بس است و خدا لعنتشان کرده و برای آنان عذابی پایدار است.

کَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ کانُوا أَشَدَّ مِنْکُمْ قُوَّةً وَ أَکْثَرَ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلاقِکُمْ کَمَا اِسْتَمْتَعَ اَلَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ بِخَلاقِهِمْ وَ خُضْتُمْ کَالَّذِی خاضُوا أُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی اَلدُّنْیا وَ اَلْآخِرَةِ وَ أُولئِکَ هُمُ اَلْخاسِرُونَ ﴿التوبة، 69 ﴾[همه شما منافقان و کافران در نفاق و کفر] مانند کسانی هستید که پیش از شما بودند؛ آنان از شما نیرومندتر و اموال و فرزندانشان بیشتر بود؛ آنان از سهمشان [که در دنیا از نعمت های خدا داشتند در امور باطل] بهره گرفتند؛ پس شما نیز از سهمتان همان گونه که آنان از سهمشان بهره گرفتند بهره گرفتید، و به صورتی که [آنان در شهواتشان] فرو رفتند فرو رفتید؛ اینانند که اعمالشان در دنیا و آخرت تباه و بی اثر است و در حقیقت اینانند که زیانکارند.

بعضهم اولیاء بعض اولیاء همدیگرند. مومنین در مقابل منافقین. المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض ولایت یعنی به هم پیوستگی مبتنی بر دلسوزی به جهت نفع رسانی به یکدیگر.

ولایت در لغت: پی در پی آمدن و پشت سر آمدن تعبیر آیت الله خلالی این است که: سلطه در معنای ولایت، سلطه در نفع رسانی است بر خلاف مالکیت که سلطه بر نفع بری است.

امر به معروف و نهی از منکر لزوما از عالم به عادی نیست بلکه گاهی از عادی به عالم است همانطور که حضرت امیر علیه السلام می فرماید:

فلاتکفوا عن مقاله بحق او مشوره بعدل فانی لست فی نفسی بفوق ان اخطئ محل شاهد عبارت «مقاله بحق» است که شامل امر به معروف و نهی از منکر می شود.

فَلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَ لَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی فَإِنَّمَا أَنَا وَ أَنْتُمْ عَبِیدٌ مَمْلُوکُونَ لِرَبٍّ لَا رَبَّ غَیْرُهُ یَمْلِکُ مِنَّا مَا لَا نَمْلِکُ مِنْ أَنْفُسِنَا وَ أَخْرَجَنَا مِمَّا کُنَّا فِیهِ إِلَى مَا صَلَحْنَا عَلَیْهِ فَأَبْدَلَنَا بَعْدَ الضَّلَالَةِ بِالْهُدَى وَ أَعْطَانَا الْبَصِیرَةَ بَعْدَ الْعَمَى...[1]

اینکه مومنین نسبت به هم اولیاء دارند منافات ندارد که بگوئیم مومنینی به جهت مراتب بالای ایمان بر مومنین ولایتی دارند که دیگران ندارند مانند ولایت بر قضاوت و زعامت و ...

در مقایسه بین آیه 71 و آیه 67 تعبیر اولیاء برای منافقین نیامده یعنی اهل دلسوزی و نفع رسانی نسبت به هم دیگر نیستند.

صفات منافقین:

1 . بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ

2 . یَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ اَلْمَعْرُوفِ

3 . وَ یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ

4 . نَسُوا اَللّهَ فَنَسِیَهُ مْ

پس با مراجعه با آیات قبل از 71 به وضوح مشاهده می کنیم که خداوند بین مومنین و منافقین مقایسه می کند.

آیا آیه 71 سوره توبه دال بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر می کند یا خیر؟

 

نکات دال بر وجوب:

مقدمه: آیت الله خرازی در استدلال به آیه می گوید:

الظاهر من قوله والمومنین جمله الخبریه یراد بها الانشاء .. اذ لم یکونوا فی الخارج کذلک

جمله خیریه در مقام انشاء است در مقام اخبار نیست زیرا مومنین در خارج اینگونه نیست و همه اهل امر به معروف نیستند. و مراد از این آیه این است که بر مومنین لازم است که بر یکدیگر ولایت داشته باشند و ناظر و مراقب یکدیگر باشند.[2]

فرمود: اذ لم یکونوا کذلک جمله یامرون بالمعروف و ... این جمله خبری محض نیست و معنای انشائی دارد زیرا اگر خبری محض باشد دروغ خواهد بود و تعالی الله عن ذلک.

 

نقد:

درست است معنای انشایی است اما بر فرض که جمله خبری باشد ، دروغ نخواهد بود. زیرا آیه ناظر به گروهی از مومنین و مسلمانان خواهدبود. افراد پایبند به ایمان کسانی هستند که پایبند به امر به معروف هستند. یعنی آیه ناظر به گروهی از امت هستند. در واقع معنای آیه خواهد بود که فرمود: وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى اَلْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ اَلْمُفْلِحُونَ﴿آل عمران، 104 ﴾

یعنی اگر اهل امر به معروف نکنند اهل ایمان و مومن نیستند. این معنا به خاطر این است که آیه در مقام مقایسه با منافقین است منافقین اهل امر به معروف نیستند لذا اگر مسلمانی اهل امر به معروف نباشد از اهل ایمان نیست.

 

نکات دال بر وجوب:

خداوند در مقام بیان علامات مومن، بیان یکی از ویژگی ها مومن را بیان می کند که اقتضاء می کند که اگر اهل امر به معروف نباشی اهل ایمان نیستی به معنای اینکه مرتبه ای از ایمان را نداری. مخصوصا که این آیه با آیه 67 همین سوره مقایسه می شود.

جمله خبریه ظهور در وجوب دارد که مساله عرفی است؛ ظهور هم امر وجدانی است؛ به این معنا که مومنین باید چنین خصلیتی باشد. خداوند درباره مومنین واژه ولایت به کار برد که در منافقین این تعبیر را به کار نبرد. ولایت در بین مومنین هم دال بر به هم پیوستگی بود.به هم پیوستگی بین افراد جامعه عامل اصلی اتحاد آن جامعه است که اگر چنین مطلبی نباشد جامعه دچار فروپاشی است.

در مباحث حقوقی درباره عناصر دولت بحث می شود که عبارتند از:

1 . جمعیت

2 . سرزمین

3 . حکومت

4 . حاکمیت

در باب جمعیت می گویند صرف کنار فرار گرفتن کنار هم عنصر دولت نیست مگر اینکه تبدیل به ملت شوند. و در ملت بحث می شود که عامل به هم پیوستگی چیست؟ آیا زبان است یا قبیله یا دین و یا مذهب و .... همه اینها را بحث می کنند اما در آخر می گویند: احساس وابستگی به یگدیگر است.این به هم پیوستگی در دین اسلام اضافه هم دارند.

به طور عمومی مردم

1 . پروردگارشان یکی است

2 . پدر یکی است

3 . مادر یکی است

اما مسلمانان دینشان هم یکی است.

اشعر قلبک الرحمه للرعیه ... قبلا این روایت بیان شده است در جلسه ششم.

قوله (فقال له ان الرب واحد و الدین واحد و الام واحدة و الأب واحد و الجزاء بالاعمال) ترغیب فى حسن المعاشرة بخلق اللّه و لو کانوا ممالیک و جهالا و ضعفاء، و فى العمل الصالح فان به النجاة و التقرب الى اللّه تعالى و الجزاء.[3]

22 - قَالَ ابْنُ مُسْکَانَ وَ قَالَ الْحَسَنُ سَمِعْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: مَرَّتْ بِرَسُولِ اللَّهِ ص امْرَأَةٌ بَذِیَّةٌ وَ هُوَ یَأْکُلُ فَقَالَتْ یَا مُحَمَّدُ ص إِنَّکَ لَتَأْکُلُ أَکْلَ الْعَبْدِ وَ تَجْلِسُ جُلُوسَهُ فَقَالَ لَهَا وَیْحَکِ وَ أَیُّ عَبْدٍ أَعْبَدُ مِنِّی فَقَالَتْ أَمَا فَنَاوِلْنِی لُقْمَةً مِنْ طَعَامِکَ فَنَاوَلَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص لُقْمَةً مِنْ طَعَامِهِ فَقَالَتْ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا إِلَى فِیَّ مِنْ فِیکَ قَالَ فَأَخْرَجَ اللُّقْمَةَ مِنْ فِیهِ « فَنَاوَلَهَا إِیَّاهَا فَأَکَلَتْهَا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَمَا أَصَابَتْ بَذَاءً حَتَّى فَارَقَتِ الدُّنْیَا 26 .»[4]

2 - عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَرَّتِ امْرَأَةٌ بَذِیَّةٌ بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ هُوَ یَأْکُلُ وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى الْحَضِیضِ فَقَالَتْ یَا مُحَمَّدُ إِنَّکَ لَتَأْکُلُ أَکْلَ الْعَبْدِ وَ تَجْلِسُ جُلُوسَهُ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّی عَبْدٌ وَ أَیُّ عَبْدٍ أَعْبَدُ مِنِّی قَالَتْ فَنَاوِلْنِی لُقْمَةً مِنْ طَعَامِکَ فَنَاوَلَهَا فَقَالَتْ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا الَّذِی فِی فِیکَ فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص اللُّقْمَةَ مِنْ فِیهِ فَنَاوَلَهَا فَأَکَلَتْهَا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَمَا أَصَابَهَا بَذَاءٌ حَتَّى فَارَقَتِ الدُّنْیَا.[5]

این عامل به هم بستگی یک نکته ای از آیه به ما می فهماند که ولایت مومنین نسبت به هم و به هم پیوستگی آنان مترتب بر امر به معروف و نهی از منکر است. و امر به معروف باید موجب به هم پیوستگی باشد نه موجب کینه باشد.

در ادامه آیه شریفه:

اولئک سیرحمهم الله اینها مشمول رحمت الهی واقع می شود. و این انحصار است . این معنا با مقایسه با منافقین بیشتر نمود پیدا می کند. زیرا درباره منافقین می گوید: وعد الله المنافقین و المنافقات نار جهنم .../906/229/ح

 

پی نوشت:

[1] . سید رضی نهج البلاغة (للصبحی صالح)؛ ص 335

[2] . کتاب امر به معروف ص 17.

[3] . شرح الکافی ـ الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندرانی)؛ ج 12؛ ص 293

[4] . الزهد؛ النص؛ ص 11

[5] . الکافی؛ ج 6؛ ص 271

 

متن تقریر از كانال استاد ارسطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۶:۲۳
طلوع افتاب
۰۶:۱۸:۴۸
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۲۵
غروب آفتاب
۱۹:۴۹:۲۲
اذان مغرب
۲۰:۰۷:۱۷